تقدیرما
دلم برای روزهای خوبمان تنگ شد
عزیزم
فرق این روزهایم با آن روزها در این است که:
آن روزها میخواستمت و فکر میکردم بالاخر داشتنت تحقق پیدا میکند
اما
این روزها میخواهمت ولی میدانم هرگز ندارمت
دلم برای روزهایی که منتظر وصال هم بودیم تنگ شد
تنگ تنگ
ولی تقدیرمان را پذیرفتم
پس تو هم قوی باش و تقدیرمان را بپذیر
قوی باش و قبول کن:گاهی حتی نیمه های گمشده هم همدیگر را بدست نمی آورند
برو
و قسم بخور سرت را بالا بگیری و شکسته نشوی
خاطراتمان را بسوزان
حتی اگر میدانی پاره کردن نشانه هایم آرامت میکند
همه شان را پاره کن
دوس...دوست...ت
نه
دلم باید بفهمد که ما سهم هم نیستیم
پس برو سهم خودت را دریاب