سفارش تبلیغ
صبا ویژن

لیلایم و نیست باکم...

مطال این وبلاگ به جز تصاویر نوشته های خودم هستند...لذا انتشار و کپی برداری از آن فقط با ذکر منبع جایز است
صفحه خانگی پارسی یار درباره

توهین به محجبه ها باید پایان یابد

    نظر

مدتیست به محجبه ها توهین میشود...

لقب خودنما به آنها نسبت داده میشود

نوشته هایی منتشر میشود

گویا قرار بر جنگیست طولانی

راستی؟؟؟

هر کسی اعتقاداتی برای خود دارد

اعتقاد به چادر یا حجاب هم میتواند یکی از آنها باشد

و راستی در جایگاهی هستید که اعتقادات مردم را تفسیر کنید؟؟

آیا به عنوان یک انسان شایسته است اعتقادات و ارزشهای دیگران را زیر سوال ببرید؟؟

آیا به درون افراد دیگر تسلط کامل دارید؟؟

پس با چه رویی در روز قیامت پاسخگوی خدا میشوید در صورتی که چهره های محجبه را تخریب میکنید؟؟؟این نوشته ها باید از سایتها و وبلاگها حذف شوند چرا که شاید تهمت به شخصی واقع شود

پس همینجا تمامش کنید


سکوت من

    نظر

ساکتم اما نه گوشه گیر هستم و نه منزوی

فقط چیزهایی را میدانم که اگر شماهم بدانید سکوت اختیار میکنید

من میدانم که در سکوت میشود خیلی چیزها را کشف کرد

من خودم را در سکوت شناختم

بدم می آید از بحث های پوچ و بی معنا

بحث اگر خالی از معناست بی فایده است

اما اگر در آن میشود بیشتر کشف کرد و خدا را شاهد شد بسم الله

نمیخواهم آدمی باشم که مدام سکوت شکنی کنم و ذهنم بسته بماند

اگرچه ساکتم ولی ذهنم باز است

سکوت برای من آرامش به ارمغان می آورد

و من چیزهای آرامبخش را واقعا دوست دارم

پس سکوت ترجیح من است...آن را باب میلتان تفسیر نکنید

بگذارید همانگونه بماند

همانگونه آرامبخش و دلنشین و زیبا...


خدا و من

    نظر

تقدیم به خدایی که یادش مونس جانم است...تقدیم به عشق ابدی و ازلی:

خدایا اگر خطا میکنم خرده نگیر

تو که میدانی من هم دوست دارم مبرا باشم

ولی گاهی ندانسته اشتباه میکنم

چقدر دلم میخواهد که پاک از خطا باشم

ت. که میدانی در این طوفان ندانسته گاهی دل خودم را هم میشکنم

ندانسته خطی ناخوانده مینویسم

ندانسته دل خودرا میشکنم

تو که میدانی همه یاران مثال پرستوها پرواز کردند

گمان میکردم روزگاری یار بودند

نمیدانستم می آید روزی که بگویم رهایم کردند

منم اینجا...همان بال شکسته

که از کاروانم جا مانده ام

همه یاران دسته جمعی باهم رفتند

من آن بنده ات هستم که تنها مانده ام

گمانم مسیرم با آنها نبود

که در تقدیرم محک شد این جدایی

هم اینک که خوب فکر میکنم...آری

مسیرم جدا بود از آنها خدایی

خدایا ازتو خواهشی می کنم

قبول کنی یا نه تورا ستایش میکنم

خواهشم این است تو همسفرم میشوی...؟؟؟

یاریم میکنی...؟؟؟باورم میشوی؟؟؟

خواهشم این است میشود با تو بروم

ای مقصدم...خودت همسفرم میشوی؟؟؟

مقصدی که همسفرم باشد را ندیدم هیچ جا

هیچکس نیست آن مقصد به جز خدا

...................................

ای خدایم میدانم هر از گاهی غمگینی از سهل انگاری هایم

میدانم گاهی دلخور میشوی از من به خاطر کارهایم

میدانم ولی

تو هم کمکم کن تنهایی از زورم به دنیا نمیرسد

میدانم که آن روز که باید یک روز خیلی عالی میرسد

راستی خدای مهربان...اینجا شبیست طوفانی

در این هوای نا مطلوب دلگرم هستم که میمانی

 


پاسخ به وبلاگ عفاف و حجاب در پست \محجبه های خودنما(الکی مثلا من

    نظر

نمیدانم چرا

راه که میروم در این کوچه ها

در این شهرها

راه که میروم

بعضی ها جوری نگاهم میکنند که انگار

کار زشتی را مرتکب شده ام

نمیگویم هرگز خطا نکرده ام

ولی هرگز خطایی مرتکب نشده ام که آن را با چادر و یا لباس حجابی ام بپوشانم

حجاب من...پرچم دنیای من است

حجاب من باورم است

وعده ایست بین من و خدایم

چیزی جز این نیست

راه که میروم

میگویند خودنمایی میکند

میگویند خدا میداند چه ها که نکرده

ولی نه...من تشنه ی محبت کسی نیستم

گدای توجه انسانها نیستم

فقط خودم هستم

باورم این است که خودمم نه شما...نه کس دیگری...خودمم

میفهمید

باوری که تا الان هم تاوانش را پس داده ام

اما هرگز حاشایش نخواهم کرد

نمیدانم کدام قانون...کدام تبصره...کدام ماده میگوید

حجابی ها خودنمایی میکنند

حجابی ها خود اتکایی میکنند نه خودنمایی

چرا نمیخواهید بپذیرید در هرجایی خوب و بد هست

"دیوانگیست تمام گلهای رز دنیارا به خاطر بوته ای از آن که خار داشت زشت پنداشت"

میفهمید دیوانگیست...

پس با قضاوتهای نادرست چهره ی کسی را سیاه نکنیم...

کمی هم عاقلانه بیندیشیم

کمی هم جای دیگران باشیم

کمی هم استثنا قایل شویم